عضو هیأت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی:

جریان تولید علم باید به دست مردم واگذار شود

جریان تولید علم باید به دست مردم واگذار شود

حکمت نیا گفت: جریان تولید علم به دست مردم واگذار شود یعنی ایده‌ها و ابداعات توسط مردم خلق و تجاری‌سازی شود، به تولید انبوه برسد و در نهایت توسط مردم استفاده شود.

به گزارش خبرگزاری مهر، برنامه تلویزیونی «درس‌گفتار» شبکه چهار در هفته جاری به بررسی موضوع تجارت جدید و مالکیت فکری با حضور محمود حکمت نیا حقوقدان، نویسنده، استادتمام و عضو هیئت‌علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، و سردبیر مجله حقوق اسلامی پرداخت.از حکمت‌نیا آثار متعددی منتشر شده است. برخی از کتب و مقالات وی عبارتست از: مبانی مالکیت فکری، فلسفه مالکیت فکری،‌ مسئولیت مدنی ناشی از اضرار به مالکیت فکری، نظریه کار و مالکیت و کاربرد آن در مالکیت فکری، بررسی فقهی و اقتصادی مالکیت فکری.

در این «درس‌گفتار» ابعاد و انواع مختلف مالکیت فکری اعم از حق اختراع، حقوق پدیدآورندگان آثار ادبی یا هنری معروف به حق مؤلف یا حق تکثیر، حق تاجران و صنعتگران نسبت به نام، علائم تجارتی و صنعتی و اسرار تجاری معروف به مالکیت تجارتی و صنعتی؛ مورد بحث و بررسی قرار گرفت.در ادامه بخشی از سخنان حکمت نیا در این برنامه می آید؛

منظور از مالکیت فکری و یا مالکیت معنوی چیست؟ اگر مالکیت فکری، مالکیت فیزیکی بر کالا نیست، چگونه آثار ملکیت بر آن مترتب می‌شود؟‌ اساساً چه شد که افزون بر مفهوم مالکیت فیزیکی، نیاز به طرح مفهوم مالکیت فکری نیز احساس گردید؟ درواقع می‌توان گفت مالکیت فکری پاسخی است به مسئله‌ای که با صنعتی شدن زندگی انسان ظهور کرد.

فرایند سه‌گانه ایده‌پردازی، تولید و ارائه به بازار مصرف؛ فرایندی است که از دیرباز چرخه تجارت را شکل می‌داده است. اما هم‌زمان با پیشرفت علمی بشر، به‌مرور هزینه تولید ایده‌ها افزایش یافت. مراکز تحقیقاتی، آزمایشگاهی و پژوهشگاه‌ها که ایده‌ها توسط آنها خلق می‌شود، نیازمند سرمایه‌گذاری‌های هنگفتی هستند. در اینجا سؤالی مطرح می‌شود: در شرایطی که خلق ایده و نوآوری تا بدین حد هزینه‌بر بوده و نوعاً تأمین هزینه‌های آن از عهده ایده‌پرداز خارج است، هزینه تولید علم را چه کسی باید بدهد؟‌

به این سؤال به دو گونه می‌توان پاسخ داد: اولین راه‌حلی که ممکن است به ذهن خطور کند، تأمین این هزینه‌ها توسط دولت است. دولت‌ها منابع عمومی و درآمدهای حاصل از مالیات را در اختیار دارند، لذا می‌توانند با تأمین هزینه‌های تولید علم، ایده‌ها را در اختیار شرکت‌ها قرار دهند.

این راه‌حل به دو دلیل راه‌حل مناسبی نیست. اولاً اگر ایده‌ها در اختیار عموم قرار داشته باشد و همه حق تولید کالا را داشته باشند انگیزه‌ای برای سرمایه‌گذاری و تولید کالا در میان تولیدکنندگان وجود نخواهد داشت. ثانیاً دولت‌ها معمولاً با کمبود منابع مواجه‌اند و در اولویت‌بندی‌های دولت امنیت بر رفاه مقدم است. درنتیجه ایده‌های مرتبط با مقوله امنیت، بیش از سایر ابداعات موردتوجه قرار خواهند گرفت؛ و از آن سو ابداعات، اختراعات، اندیشه‌ها و طرح‌های مرتبط با مقوله رفاه کمتر موردتوجه واقع خواهند شد.

راه‌حل دوم، تأمین هزینه‌های تولید علم توسط تولیدکننده محصول است. تولیدکننده محصول می‌تواند این هزینه‌ها را به سایر هزینه‌های خود افزوده و کالا را با قیمت بالاتری در بازار به فروش برساند؛ اما در اینجا نیز مشکلی بروز می‌کند. تولیدکننده‌ای که هزینه تولید علم را داده است در رقابت تجاری با سایر تولیدکنندگان شکست خواهد خورد. چراکه هزینه‌های بیشتری کرده و محصول نهایی او گران‌تر خواهد بود.

مفهوم مالکیت فکری پاسخی است برای حل این مشکل. این مفهوم متضمن در نظر گرفتن حقوقی انحصاری برای صاحبان ایده است، به‌گونه‌ای که حق تولید محصول، خریدوفروش، صادرات و واردات و حتی عرضه محصول در نمایشگاه تنها در اختیار مخترع و یا صاحب ایده است.

در این فرایند صاحب ایده، ایده خود را ثبت و دانش آن (و نه حق تولید آن) را در اختیار عموم قرار می‌دهد. دولت در مقابل چنین افشایی تضمین می‌کند که حقوق انحصاری مثل تولید، ساخت، عرضه، فروش، صادرات، واردات این محصول به‌صورت انحصاری در اختیار صاحب ایده قرار داشته باشد. درنتیجه اولاً همه به این دانش دسترسی پیدا می‌کنند و دیگرمحققان هزینه مجددی برای رسیدن به نتایج مشابه نخواهند کرد. دوماً هزینه تولید علم با ایجاد انحصار، از تولیدکننده صنعتی اخذ خواهد شد و او نیز از بازار مصرف چنین هزینه‌ای را تأمین خواهد کرد.

در اینجا دولت فقط نقش تنظیم‌کننده این جریان را به عهده دارد، هزینه‌هایش کاهش پیدا خواهد کرد و می‌تواند در امور مهم‌تری مانند امنیت، بهداشت، سلامت و مانند این سرمایه‌گذاری کند. ذکر این نکته نیز حائز اهمیت است که این انحصار هم تولید ثروت و هم افزایش قدرت را به دنبال خود خواهد داشت. در صورت استفاده صحیح از نهاد مالکیت فکری، کشورهای تولیدکننده علم خواهند توانست دانش خود را به ثروت و قدرت تبدیل کنند. درواقع مالکیت فکری، انحصاری حقوقی است که ثروت اقتصادی و قدرت سیاسی را در پی خواهد داشت؛ بنابراین مالکیت فکری در حوزه دانش، از جایگاهی حقوقی، اقتصادی و سیاسی برخوردار است.

 اگر بخواهیم از این ظرفیت به‌درستی استفاده کنیم، می‌بایست تولید علم در بستر مردمی اتفاق افتد و به عبارتی جریان تولید علم به دست مردم واگذار شود: ایده‌ها و ابداعات توسط مردم خلق شود، توسط مردم تجاری‌سازی شده و به تولید انبوه برسد و در نهایت توسط مردم استفاده شود.

برنامه تلویزیونی «درس گفتار» به تهیه کنندگی سیدشهاب لاجوردی در گروه فرهنگ و اندیشه شبکه چهارسیما تولید شده و از شنبه تا پنجشنبه ساعت ۱۷:۲۰  از شبکه چهار سیما پخش و روز بعد ساعت ۱۰ صبح، بازپخش می‌شود.

کد خبر 4687485

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha